خرداد 89
آب اینهمه بالا آمدهمردابی جاری است زمینغرق ِ در جهانکاش جای آدمماهی بودم فریده دهدارانخرداد 89
View Articleپرنده ي گولو
پرنده ي گولو پا نداشتبراي همين نمي توانست راه برود و نمي توانست براي خود لانه اي بسازد در برف و باران وقتيكه از آسمان تگرگ مي باريد و در طوفان او همينطور كه پرواز مي كند، هميشه و تا ابد مي گريد او در...
View Articleاز دلتنگی
دلم برای انگشت هایم تنگ شده، نه این کیبورد لعنتی. از کلمات خسته ام، از اعداد خسته ام. حتی از کتاب های خوانده و نخوانده که از همه جای اتاقم سر می روند خسته ام. دلم می خواهد اینهمه شتاب، بایستد، یک لحظه،...
View Articleشعر
خاک باشمیا خورشیدآب ها را می بلعمدر خود ریخته امموج ها راماهی های مُردهجا مانده انددر خود شکسته امقایق ها راآدم ها راکلمه ها راغرق می شومبیرون بریزرودها رااز زمین می پاشدفواره های ِ خیس ِ پرندهبر شاخه...
View Articleمحاق
به نوکردنِ ماهبر بام شدمبا عقیق و سبزه و آینه.داسی سرد بر آسمان گذشتکه پروازِ کبوتر ممنوع است. صنوبرها به نجوا چیزی گفتندو گزمگان به هیاهو شمشیر در پرندگان نهادند. ماهبرنیامد.احمد شاملو
View Articleمدام مرثیه می خواندیم
از تنش گل می رویددر جاده های سردسیرهر جا توقف کردپرنده هابر تنش نشستندکسی نمی گفتاز کدامجهان آمده استدر غیبتشدر جاده های سردسیرگل نمی رویدمامی خواستیمهمه ی کلماتی راکه در عمر آموختهبودیمبه گل های...
View Articleلانه
الان که به خانه بر می گشتم، وسط کوچه دیدم گنجشکی مرده. مثل اینکه خوابیده باشد آن وسط. به پهلوی راست، به بال راست، خوابیده بود و نوکش را باز کرده بود. یاد دیروز افتادم که زده بودیم به طبیعت. و همان...
View Articleآمدن - برگشتن
از کیفمخودکارها را در می آورد- چیزی نیستکتابها را - چیزی نیستسنگ ها را خالی می کندموج هابیرون می ریزنددریایی که این سمت و آن سمت می برمهوا را ابری کرده استبی هیچ اتفاقیتنها می آید و بر می گرددمی...
View Article
More Pages to Explore .....